سلام . یه چند وقتی دیگه دل و دماغ وشتنو نداشتم . شاید توفیقش ازم گرفته شد.. نمی دونم . شب قدر هم که گذشت اما مطلبی رو پارسال هم این موقع ها بود به دوستان گفتم . البته چند روز ژیشم گفتم ..یه ریزه تکراریه ..اما..آقا .. پیامبر تازه دهه سوم به قول گفتنی رختخوابشون رو جمع می کردن و بیشتر از قبل به عبادت مشغول می شدند . حالا من تا شب قدر گذشت .. دیگه خدافظ شما . رختخواب پهن میشه و ...عبادت تعطیل . سرنوشتی که باید رقم بخوره خورد ..تا سال دیگه . بای بای ! از یه هفته جلوتر می رم به پیشواز عید فطر ! چه بچه ی خوبی ! ببینم قبل از ماه رمضونم اینجوری پیشواز اومدی ؟!
بابا مسجدا رو میری می بینی . دکی .. همه خالی شد .. بابا حد اقل واسه افطاری که خوب می دویدی ! چی شد ..اونم بی خیال شدی ؟! دیگه خیلی کارت درسته . پس بزار اینو بگم .. شاید بدونی شایدم ندونی . میدونستی روز قدر از شبش با ارزش تره . تو روایت داریم که حتی روز قدر به شبش ( اصطلاحا ) پشت پا می زنه . یعنی ارزش شب قدر به روز اون نمی رسه !(دیروز همین رو حاج سعید سر کلاس گفتش ) ..2 روز پیش هم روایتی مشابهش رو بچه ها برام فرستادن مجدد..به قول یکی از استادای حوزمون .. کیف کردی ؟!!
حالا ما از همون نماز بعد سحرش تا شب دیگه یه ضرب تو رختخواب ! نماز ظهرم تعطیل !
راستی بزارین یه تیککه هم از حاج اقای صدیفی براتون بگم . اقا .. گریه کردن تو سحر رو دست کم نگیرین . سعی کنید خودتون رو عادت بدید .. حتی اگه شده به اندازه ی یه نمه چشمتون خیس بشه ..سحر گریه کنید .
این تیکه رو هم اضافه کنم . هر کی راحت نمی تونه گریه کنه . تباکی کنه . حالت گریه رو پیدا کنه . چیزی که بهش خیلی سفارش شده و کم کم بهمون کمک می کنه که بتونیم راحت تو مناجاتامون چشمامون به اشک نیاز خیس بشه .
توجه......توجه
کلاس شرحی بر دعای کمیل حاج سعید حدادیان
در سال تحصیلی جدید آغاز شد..
روزهای دوشنبه از ساعت 4 بعد از ظهر
مکان : دانشکده فنی دانشگاه تهران